Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایسنا/خراسان رضوی آیا مردم، محله و شهر خود را به مثابه خانه خود می‌توانند به میل و سلیقه خود اداره کنند؟ از مردم پرسیده‌ایم که آیا راضی هستید که پول مالیات و عوارض شما برای فلان موضوع خرج شود؟ آیا همه شهروندان یک شهر برای نظر دادن در اداره آن محق شناخته می‌شوند؟آیا مردم به منزله شهروندان، در شهرشان مالک و صاحب حق دخل و تصرف و نظر شناخته می‌شوند یا صرفا به منزله مستاجرانی نگریسته می‌شوند که مکلف به پرداخت اجاره هستند؟

حسن رضایی بحر آباد در گفت‌وگو با ایسنا در تعریف حس تعلق به مکان، عنوان کرد: تعلق به مکان بیانگر پیوند عاطفی میان کنشگر انسانی و محیط زندگی اوست و در واقع به دلبستگی آدم‌ها با جایی که در آن زندگی می‌کنند یا کرده‌اند حس تعلق به مکان گفته می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این محیط شامل همه مکان‌هایی است که با زندگی، تجربه زیسته فرد و روابط او مثل خانه،‌ مدرسه، خیابان،‌ محله، شهر و... در ارتباط هستند.

وی در پاسخ به اینکه چه ارتباطی بین حس تعلق به مکان، مشارکت و سرمایه اجتماعی در شهر وجود دارد؟ اظهار کرد: به میزانی که افراد جامعه در محیط زندگی‌شان ارتباطات انسانی بیشتری داشته باشند یا زمینه ارتباطات بیشتری برایشان فراهم باشد و همچنین در اداره آن محیط و شکل‌دهی به آن اثرگذاری بیشتری داشته باشند، حس تعلق به مکان آن‌ها نیز بیشتر خواهد بود.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه رابطه یاد شده دارای دو سویه بوده و متغیرهای آن همدیگر را تقویت یا تضعیف می‌کنند، ادامه داد: به عبارت دیگر برای افزایش حس تعلق به مکان در آدم‌ها و شهروندان، باید دو متغیر اول یعنی ارتباطات انسانی و مشارکت در اداره محیط را تقویت کرد و از سوی دیگر، افزایش حس تعلق به مکان در آدم‌ها (به هر شیوه‌ای که باشد) خودش به افزایش ارتباطات و مشارکت منجر خواهد شد. بنابراین می‌توان گفت که یک شهروند ایده‌آل یا مثالی، به مکان زندگی‌اش حس تعلق بالایی دارد، ارتباطات انسانی زیادی را در آن برقرار می‌کند و در اداره آن محیط مشارکت می‌ورزد.

رضایی‌بحرآباد در خصوص تاثیرات افزایش، کاهش یا از بین رفتن حس تعلق به مکان و شهر در مشارکت عمومی مردم و مدیریت شهری، تشریح کرد: قاعدتا وقتی فردی حس تعلق کمی به مکان خود داشته باشد، انگیزه برای مشارکت در بهبود امورات آن نیز کمتر خواهد بود. از سوی دیگر هرچه امکان مشارکت افراد در تدبیر برای محیط زندگی‌ و اجازه در دخل و تصرف در آن کمتر باشد، حس تعلق به مکان کمتری نیز خواهیم داشت.

وی افزود: با در نظر گرفتن یک محیط کوچک زندگی مثل خانه یا مکانی که محل استراحت و آسایش شماست و شب را در آن به صبح می‌رسانید، سه حالت را فرض کنید: حالت اول وقتی مالکیت خانه متعلق به خودتان است یعنی آن را خریده‌اید، حالت دوم وقتی که آن را برای مثلا یک سال یا چندسال اجاره کرده‌اید و حالت سوم وقتی که برای مدت محدودی قرار است در آن بمانید مثلا خوابگاه یا پانسیون یا هتل. قاعدتا در حالت اول یعنی وقتی خود را مالک آن مکان می‌دانید تعلق شما به مکان بیشتر است. چون در این حالت است که شما حس می‌کنید می‌توانید هرآنچه می‌خواهید، در آن دخل و تصرف انجام دهید و آن را به میل خودتان شکل دهید و تزیین کنید، هر رنگی خواستید به آن بزنید و پرده‌ای خواستید به پنجره‌هایش آویزان کنید. در حالت اول است که با اطمینان و آرامش می‌گویید که اینجا خانه من است. یعنی آن مکان را متعلق و منسوب به خود می‌دانید و در این حالت است که هرجای آن نیاز به تعمیر و مرمت داشت با رغبت و فوریت آن را انجام می‌دهید. اما همه این حس‌ها در حالت دوم و سوم یعنی وقتی خانه شما اجاره‌ای است یا فقط به منزله یک خوابگاه موقتی است به مراتب کمتر است.

این پژوهشگر اجتماعی تصریح کرد: با در نظر گرفتن محله و شهر به مثابه محیط زندگی بزرگتر شهروندان و با قیاس آن با مثال قبل، قدرت دخل و تصرف شهروندان در اداره این محیط‌ها چقدر است؟ کجا و چقدر به میل آنان اداره می‌شود؟ چقدر به آنان حس مالکیت و مدیریت در امور شهری داده می‌شود؟ آیا برای جمع‌آوری کافه‌پیاده‌روها، برای تزیینات شهری، برای اکران‌های خیابانی یعنی پوستر و بنر و بیلبوردی که با پول آنان در شهر نصب می‌شود، برای برداشتن و گذاشتن فلان مجسمه و نماد، برای پلمب فلان مکان عمومی، برای ممنوعیت و محدودیت کنسرت و... از آنان نظرخواهی می‌شود؟ اصلا نظر آنان مهم است؟

وی ادامه داد: کجا به مردم گفته‌ایم که محله و شهر شما به مثابه خانه شماست و می‌توانید به میل و سلیقه خود آن را اداره کنید؟ کجا از مردم پرسیده‌ایم که آیا راضی هستید که پول مالیات و عوارض شما برای فلان موضوع خرج شود؟ آیا همه شهروندان یک شهر برای نظر دادن در اداره آن محق شناخته می‌شوند یا فقط عده خاصی با مشخصات و عقاید خاصی می‌توانند اعمال نظر و عمل کنند؟ آیا مردم به منزله شهروندان، در شهرشان مالک و صاحب حق دخل و تصرف و نظر شناخته می‌شوند یا صرفا به منزله مستاجرانی نگریسته می‌شوند که مکلف به پرداخت اجاره هستند؟

این پژوهشگر اجتماعی اضافه کرد: همه این موارد در اینکه مردم به محله و شهر و کشورشان حس تعلق داشته باشند موثر است. حال اگر مدیریت شهری واقعا به این نتیجه برسد که بسیاری از مشکلات شهری ناشی از کاهش حس تعلق مکان مردم و کاهش مشارکت و احساس مسئولیت آن‌ها در زندگی شهری است، باید به این نکات توجه کند. و اگر هم کاری نمی‌توانند یا نمی‌خواهند برای اصلاح این امور انجام دهند که باید منتظر افزایش بیشتر مشکلاتی باشند که جز با مشارکت و بالا رفتن حس تعلق به مکان احساس مسئولیت شهروندی حل نخواهد شد.

رضایی بحرآباد در خصوص وضعیت حس تعلق به مکان(شهر) در مشهد، اظهار کرد: شهود جامعه‌شناسی می‌گوید که این حس در شهروندان ما چندان بالا نیست و یا آنقدر نیست که به کار حل بخشی از مشکلات کلانشهری مانند مشهد بیاید.

وی در پاسخ به اینکه با توجه به وجود بارگاه امام رضا در مشهد و به عنوان یکی از مهمترین مباحث هویتی این شهر، اقداماتی که تاکنون انجام شده چه تاثیری بر افزایش حس تعلق به شهر داشته است؟ گفت: مشهد از دیرباز هویتی مذهبی داشته و عمده ساکنان آن نیز به این هویت مباهات می‌کرده‌اند و به همین سبب احتمالا حس دلبستگی خاصی به آن داشته‌اند و حتی بسیاری از اجداد ما به همین دلیل ساکن مشهد شده‌اند. اما امروزه باید در تحلیل این موضوع به تغییرات عمده‌ اجتماعی و فرهنگی که در دهه‌های اخیر رخ داده و به تکثر و گونه‌گونی شهروندان در یک شهر چند میلیونی توجه داشت.

این پژوهشگر اجتماعی افزود: امروزه مشهد در بهترین حالت،‌ یک شهر دوپاره به لحاظ فرهنگی است. این در حالی است که یک پاره فرهنگی از این شهر توسط متولیان اداره آن به رسمیت شناخته نمی‌شود و اتفاقا آن بخشی که بیشتر با الزامات زندگی و مشارکت در یک شهر مدرن چند میلیونی آشناست و بهتر می‌توان آن را به مشارکت و مسئولیت‌پذیری ترغیب کرد، همان پاره نادیده انگاشته شهر است که عمدتا شامل طبقه متوسط و تحصیل‌کرده است، ولی حضور و وجود آن انکار می‌شود یا لااقل به رسمیت شناخته نمی‌شود و حتی علنا آنان را شهروند صاحب‌حق نمی‌شمارند و متاسفانه این نادیده‌انگاری حتی اثر معکوس گذاشته و هویت دیرباز مذهبی و روحانی شهر را نیز تحت تاثیر قرار داده و جلوه ناخوشایندی در اذهان به آن داده است.

رضایی‌بحرآباد در رابطه با تاثیر حس تعلق به مکان بر مهاجرت، خاطرنشان کرد: حس تعلق به مکان، یک پیوند عاطفی با محیط بوده و این محیط اعم از انسانی و فیزیکی است؛ یعنی به میزانی که یک فرد در یک مکان ارتباط بیشتر و گیراتر و صمیمانه‌تر و موثرتری با بقیه آدم‌ها پیدا کند و نیز علاقه بیشتری به در و دیوار و شکل‌ و شمایل آن محیط داشته باشد، حس تعلق به مکان او بالاتر است. این دوجنبه از محیط نیز در هم‌تنیده و همبسته‌اند؛ یعنی گاهی شما به سبب آنکه با افرادی در یک محیط هستید که دوستشان دارید یا ارتباط با آنان برای شما خوشایند است، آن محیط هم برای شما جذابتر جلوه می‌کند و گاهی برعکس، جذابیت و خوشایندی محیط، ارتباط با آدمها در آن را نیز برای شما جذابتر و خوشایندتر می‌کند. در هر دوی این حالت‌ها، پیوند عاطفی شما با محیط و حس تعلق به مکان افزایش می‌یابد. حالا در کنار سایر عواملی که بر مهاجرت تاثیر دارند مانند اوضاع اقتصادی یا سیاسی، حس تعلق به مکان نیز بر آن تاثیر می‌گذارد؛ یعنی هرچه اگر آدم‌ها دلبستگی کمتری به محیط انسانی و فیزیکی فعلی‌شان داشته باشند، امکان دل‌کندن و مهاجرت برای آنان بیشتر است.

وی ادامه داد: بنابراین اگر مساله امروز ما افزایش میل به مهاجرت در شهروندان است (و عمدتا هم منظورمان مهاجرت به خارج و یا لااقل در مورد شهری مانند مشهد، مهاجرت به پایتخت است)، یکی از راه‌های کندکردن این روند، افزایش حس تعلق به مکان آنان است. ولی متاسفانه روند فعلی در اداره امور شهر و کشور، معکوس این امر را نشان می‌دهد؛ یعنی کارهایی را از سوی متولیان اداره شهر و کشور شاهدیم که به کاهش حس تعلق به مکان می‌انجامد و بخش قابل توجهی از انگیزه‌های مهاجرت را پدید می‌آورد.

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه امروزه اداره یک شهر چند میلیونی و حتی چند صدهزار نفری اصلا کار ساده‌ای نیست و نمی‌توان با شیوه‌های یک‌سویه گذشته از عهده الزامات آن برآمد، تصریح کرد: به همین دلیل جلب مشارکت عمومی و مسئولیت‌پذیری همگانی نه یک انتخاب که یک الزام برای اداره شهر است. از سوی دیگر شما نباید از شهروندانی که اراده، باور و سلیقه آنان نقشی در اداره شهرشان ندارد انتظار داشته باشید که حقوق متعدد خود را نادیده بگیرند و فقط ملزم به انجام تکالیف شهروندی باشند و در عین حال حس تعلق به مکان آن‌ها و مسئولیت‌پذیری‌شان بالا باشد؛ این رابطه یکسویه امکان‌پذیر نیست.

رضایی‌بحرآباد اضافه کرد: بنابراین اگر واقعا دلسوزانی در شهر و مدیریت شهری وجود دارند که دغدغه آنان افزایش حس تعلق به مکان و هویت‌پذیری و مشارکت شهروندان است باید زمینه‌های آن را نیز فراهم کنند. باید اولا مفهوم فضای عمومی (در مقابل فضای خصوصی و حاکمیتی) در اداره شهر به رسمیت شناخته شود؛ یعنی بپذیریم که فضاهای عمومی شهری، عرصه حضور موثر همه شهروندان با هر نظر و سلیقه و باوری است، نه فقط یک قشر و گروه خاص. ثانیا باید کاری کرد که زمینه ارتباطات انسانی و شهروندی در این فضای عمومی هرچه بیشتر و بهتر فراهم شود و شهروندان بتوانند با همدیگر در این فضا، ارتباطات گوناگون خوشایند و خاطره‌انگیزی را تجربه کنند. ثالثا آرایش و پیرایش این فضای عمومی به گونه‌ای باشد که بیانگر رنگارنگی و گوناگونی و تکثر شهروندان آن باشد و بدین ترتیب همه شهروندان بتوانند با نظر به شهر، بخشی از علایق و سلایق خود را در آن بیابند و با آن محیط احساس بیگانگی و غریبی نداشته باشند.

انتهای پیام 

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی اجتماعی شهرداری مشهد مهاجرت استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری ارتباطات انسانی شناخته می شوند همه شهروندان داشته باشند اداره آن محیط زندگی دخل و تصرف محله و شهر اداره شهر صاحب حق آن محیط یک شهر آدم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۷۵۱۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستگیری ۸ نفر از متخلفان محیط زیستی در اقلید

علی بخش نجاتی رئیس اداره محیط زیست شهرستان اقلید اظهار کرد: از ابتدای سال تا کنون، یگان اداره حفاظت محیط زیست شهرستان اقلید ۸ نفر از افراد متخلف را دستگیر و تحویل مقامات قضایی کرده است.

او با بیان اینکه از این متخلفان ۷ قبضه سلاح مجاز ساچمه زنی و گلوله زنی و همچنین ۱۵۰ قطعه ماهی کپور کشف شده است، تصریح کرد: پرونده ابن افراد در مراجع قضایی شهرستان در حال رسیدگی است.

رئیس اداره محیط زیست شهرستان اقلید، برخی فعالیت‌های غیرمجاز در طبیعت و محیط زیست را برشمرد و گفت: صید و شکار بی رویه گاهی آسیب‌هایی بر جای می‌گذارد که تا سال‌ها اثرات مخرب آن باقی می‌ماند.

نجاتی با بیان اینکه متخلفان به ادوات پیشرفته همچون جی پی اس، بی سیم، تلفن همراه و قایق‌های تندرو مجهز شده اند، افزود: انواع تور‌ها و طناب‌های مورد نیاز صید از جمله امکانات و تجهیزاتی است که این افراد آن‌ها را در اختیار کسانی دیگر قرار داده و در مقابل از آن‌ها می‌خواهند که به طور شبانه روزی و بدون وقفه به صید انواع آبزیان ارزشمند یا شکار بپردازند.

او، خواستار برخورد قاطع با متخلفان در مناطق تحت مدیریت شد و افزود: یکی از نکات بارز این افراد این است که آن‌ها حتی در صورت برخورد با نیرو‌های گشت حفاظت به مقابله با این نیرو‌ها بر می‌خیزند و از هیچ اقدامی هم فرو گذار نیستند.

باشگاه خبرنگاران جوان فارس شیراز

دیگر خبرها

  • مسکن هایی که بیش از یک دهه به سرانجام نرسیده
  • مسکن هایی که بیش از یگ دهه به سرانجام نرسیده
  • پیدا شدن لاشه پلنگ در منطقه شکار ممنوع فریمان
  • جزئیات کشف لاشه پلنگ در منطقه شکار ممنوع فریمان
  • سگ گزیدگی؛ ماموریت روزمره در مراکز درمانی! | حجم بالای حمله سگ های بدون صاحب به شهروندان | ویدئو
  • کشاورزان مکلف به نظارت بر استخرهای کشاورزی
  • بررسی مشکلات و معضلات رودخانه کن
  • شهرداری‌ها در آموزش فرهنگ ترافیک مشارکت کنند
  • دستگیری ۸ نفر از متخلفان محیط زیستی در اقلید
  • وینیسیوس جونیور: رئال مادرید به جایی جز فینال لیگ قهرمانان اروپا تعلق ندارد